صفحه ها
دسته
برگزیدگان انجمن از دید علی
برگزیده ی وبلاگ علی
دانلود محبوب علی
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 149132
تعداد نوشته ها : 65
تعداد نظرات : 262
Rss
طراح قالب
عارف موسوي

به نام خدایم

===================

با طلوع اولین ستاره
در آسمان شب ،
من و ماه و چند شاخه رازقی
به شکرانه ضریح چشمانش ،
به راه زدیم . . .

با اولین لبخند سپیده
و با غروب آخرین ستاره
در آسمان صبح ،
پشت دروازه چشمانش بودیم . . .
ـــ بسته بودند . . . اما پنداری ، ـــ
قامت بسته بود
نیایش سپیده دمان را
با چادر نماز گلدارش . . .

ومن ،
ازتبسم فرشتگان در یافتم ؛
که قنوت دستانش
پُر بود از نرگسهای ربنا !

مُهر معطر نمازش را بوسیدم
همان جائی را که ،
عطر پیشانی اش را
جا گذاشته بود . . .
ـــ این کار همیشگی مادر بود ! ـــ
همیشه ؛
یک چیزی را
یک جائی . . . جا می گذاشت !

شاعر برات رفیعی



دسته ها : * مادرانه *
سه شنبه سوم 1 1389
X